only alone girl

سلام من نویسنده این وبلاگم چند وقتی درگیر ترم تابستونه و درس ها بودم و از وبلگم غافل....ازتون معذرت میخوام البته امسال با فوت عزیزترین کس زندگیم حال خوشی از اومدن به سایت لوکس نداشتم یه چند وقتی هم که واقعا نیاز به آرامش داشتم.....منتظرم باشید..........

نوشته شده در پنج شنبه 24 شهريور 1390برچسب:,ساعت 19:40 توسط yasaman jooooon| |

مزیت دختر بودن.....دخترا برین حالشو ببرین..

 

 


1-هیچ وقت مجبور نیستی به تعداد موهای سرت بری خواستگاری.کافیه فقط یه "بله" کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه.

2_به سادگی اب خوردن می تونی چند تا پسر رو تو کوچه به جون هم بندازی.(روشش رو خود خانما بهتر می دونن.پس نیازی به نوشتن نیست)

3_لازم نیست صبح به صبح صورتتو اصلاح کنی.ماهی یه بارم کافیه.

4_هیچ وقت از بوی گند زیربقل خودت عق نمی زنی.

5_مجبور نیستی وقت دستشویی رفتن زیر اواز بزنی که اهالی خونه، بقیه صداهای نافرم رو نشنون.

6_هیچ موجود دیگه ای مثل تو تا این حد ریزبین و بادقت نیست که در یک نگاه, مارک کفش زری خانم یا مدل موهای عقدس خانم رو بفهمه.

7_خوب می تونی نقش بازی کنی.

8_انقدر زود همه چی رو می گیری که شش سال زودتر از اقایون به تکلیف می رسی.

9_بزرگترین پوئن:خیالت از بابت سربازی راحته!.صد سال سیاهم که دانشگاه قبول نشی ککتم نمی گزه.

10_تو اماکن عمومی با خیال راحت می تونی جیغ و داد راه بندازی چون به هر حال کی وجودشو داره که رو یه دختر صداشو و احیانا خدایی نکرده دستشو
بلند کنه؟!!

11_در تاریخ جهان به زیرکی معروفی.

12_می تونی هزار بار هم فیلم رومئو و ژولیت رو ببینی و باز گریه کنی.

13_و مهم تر اینکه هیچ وقت از گریه کردنت خجالت نمی کشی.

14_یه چیز باحال:هم دامن می پوشی و هم شلوار!.

15_بهشتم که زیر پای امثال شماست.

16_بیشتر از اقایون عمر می کنی(از لحاظ علمی ثابت شده).

17_فقط تویی که می دونی بوی خاک بارون زده تو شبای پاییزی چه جوریه.

18_از قدیم گفتن:پشت هر مرد موفقی زنی باذکاوت بوده.

19_هیچ کی نمی دونه دقیقا تو فکرت چی می گذره؟ خود فروید، پدر روانشناسی جهان گفته:بزرگترین سوالی که هرگز پاسخ داده نشده و من هم
هرگز پاسخ ان را نیافته ام این است که یک زن چه می خواهد؟

20_چند تا از جنگ های بزرگ تاریخ جهان به خاطر عشق شدید مردها به جنس تو بوده.

21_این یکی دیگه کاملا مستنده:باهوش ترین انسان دنیا یک زنه!.

22_با اینکه ممکنه از جنس دوم بودنت ناراحت باشی ولی یادت بمونه که زنی، سال ها پیش با هوش و ذکاوتش یکی از مردان قدرتمند دنیا رو شکست داد(شکست شرم اور فیلیپ، پادشاه اسپانیا از الیزابت، ملکه انگلستان1533_1603)

23_نماد الهه عشق، زیبایی، جنگ و عقلانیت در یونان باستان به شکل زنه.

24_یادت باشه که خداوند، تمام جهان رو به خاطر برکت وجود یک زن افرید.(خانم فاطمه زهرا)

25_با اینکه از مردا ضعیف تری ولی لازم نیست صدتا کلاس کاراته و تکفاندو و از این جور چیزا بری...به یه چنگ و گیس کشی بسنده می کنی.

26_جورابات بوی پنیر کپک زده نمی ده.

27_با موهای پا و زیربغلت نمی شه کلاه گیس ساخت.(راستی این یه پوئن واسه اقایون نیست؟...)

28_می تونی در سکوت و فقط با طرز نگاهت حرف بزنی اگرچه شاید هیچ کدوم از اقایون معنیشو متوجه نشن.

29_سال ها پیش دختری 18 ساله فرماندهی ارتش فرانسه رو بر عهده گرفت و اسمش رو در تاریخ جهان ماندگار کرد(ژاندارک).

30_درهای کعبه تنها به روی یک زن باز شد.

31_سر ابوالهول مجسمه دانش و خرد به شکل زنه.

32_با قوس کمرت چه کارا که نمی تونی بکنی.....

33_واقعا تا حالا هیچ مردی شب ها به اسمون نگاه کرده؟.

34_مجبور نیستی واسه اینکه یه نفر به خواهرت چپ نگاه کرده ،خون و خونریزی راه بندازی.نه اینکه رگ غیرت نداشته باشیا ! درواقع اپن مایندی(

35_هزار جور مدل خنده ،داری که هر کدوم رو یه موقع تحویل بقیه می دی.

36_توانایی صوتیت بالاست.(کدوم مردی بلده جیغ بنفش بکشه؟).

37_خیانت عشقی نمی تونی بکنی(علم روانشناسی به این نتیجه رسیده که زن ها هرگز نمی تونن دو مرد رو همزمان و به یک شکل و اندازه دوست داشته باشن اما مردها چرا).

38_شاید از طرز کار کامپیوتر یا تکنیک های فوتبال سر در نیاری ولی اگه یه هفته طرف اشپزخونه نری اقایون حتما یه بلایی سرشون می یاد.(توضیح
اینکه در چنین مواردی دو حالت وجود داره:1_اقایون خسیس از گشنگی می میرن 2_دست و دلبازاش که غذای حاضری خریدن واسشون خیالی نیست یا ورشکست می شن یا مسموم.)

39_دو هفته هم که حموم نری بوی ترشیدگی نمی دی.

40_هیچ وقت خودتو واسه این فکر که زیر لباس اقایون چه شکلی ممکنه باشه ازار نمی دی.

41_بلدی چه طوری بدون اینکه زور بازویی لازم داشته باشی روی بقیه رو کم کنی.(با زبونت)


42_اگه زشت باشی(که خیلی کم چنین چیزی پیش می یاد)می تونی خودت رو با ارایش خوشگل کنی.اگه قدت کوتاهه می تونی کفش پاشنه دار بپوشی. اگه موهات کم پشته مسئله ای نیست چون روسری داری.


43_ در دنیا هرگز به اندازه ای که در حق تو اجحاف شده در حق موجود دیگه ای نشده با این حال امروزه زن ها رو در هر عرصه ای می بینیم:سیاست،
اقتصاد، علم و حتی ورزش!.

44_و غم انگیزترین مزیت اینه که روزی مادر می شی و به موجودی زندگی می بخشی.

45_چراغ هر خونه ای یک زنه.

46_و در اخر اینکه فقط با یک حرکت ناچیز می تونی صد تا مرد رو از خود بی خود کنی.(توضیحی لازم نیست).


 

نوشته شده در یک شنبه 5 تير 1390برچسب:,ساعت 11:39 توسط yasaman jooooon| |

 

سوژه های خیلی خیلی خنده دار از کشورمون

 

سوژه های خیلی خیلی خنده دار از کشورمون

نوشته شده در دو شنبه 30 خرداد 1390برچسب:,ساعت 20:22 توسط yasaman jooooon| |

 

 

 

 

 

 

 

 

برگه امتحانی یک پروفسور

 

 

نوشته شده در دو شنبه 30 خرداد 1390برچسب:,ساعت 20:15 توسط yasaman jooooon| |

چهار شنبه 11 خرداد 1390(بازدید ),
  •  
:: 15:1 :: نويسنده : یاسی

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟

غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم

و
به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی
چتر آورده بودی
و من غافلگیر شدم
 
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
و سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد

و
و
و
و
و

چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی
و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم
.
.
.

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
تنها برو
.
دکتر علی شریعتی
 

 

نوشته شده در جمعه 20 خرداد 1390برچسب:,ساعت 19:5 توسط yasaman jooooon| |

برای تا ابد ماندن باید رفت:گاهی به قلب کسی - گاهی از قلب کسی .....

نوشته شده در جمعه 20 خرداد 1390برچسب:,ساعت 19:3 توسط yasaman jooooon| |

 

دنیای امروز انسان ها

ما امروزه خانه های بزرگتر اما خانواده های کوچکتر ، راحتی بیشتر اما زمان کمتری داریم!
مدارک تحصیلی بالاتر اما درک عمومی پایین تر، آگاهی بیشتر اما قدرت تشخیص کمتری داریم!
متخصصان بیشتر اما مشکلات بیشتر، داروهای بیشتر اما سلامتی کمتر!
 بدون ملاحظه ایام را میگذرانیم، خیلی کم میخندیم، خیلی تند رانندگی میکنیم، خیلی زود عصبانی میشویم، تا دیروقت بیدار میمانیم، خیلی خسته از خواب برمیخیزیم، خیلی کم مطالعه میکنیم، اغلب اوقات تلویزیون نگاه میکنیم و خیلی بندرت نیایش می کنیم.
چندین برابر مایملک داریم اما ارزشهایمان کمتر شده است. خیلی زیاد صحبت میکنیم، به اندازه کافی دوست نمیداریم و خیلی زیاد دروغ میگوییم.
زندگی ساختن را خوب یاد گرفته ایم اما نه زندگی کردن را، تنها به زندگی سالهای عمر را افزوده ایم و نه زندگی را به سالهای عمرمان!
 ما ساختمانهای بلندتر داریم اما طبع کوتاه تر، بزرگراه های پهن تر اما دیدگاه های باریکتر!
 بیشتر خرج میکنیم اما کمتر داریم، بیشتر میخریم اما کمتر لذت می بریم!
 ما تا ماه رفته و برگشته ایم اما قادر نیستیم برای ملاقات همسایه جدیدمان از یک سوی خیابان به آن سو برویم!
 فضای بیرون را فتح کرده ایم اما فضای درون را نه، ما اتم را شکافته ایم اما تعصب خود را نه!
 بیشتر مینویسیم اما کمتر یاد میگیریم، بیشتر برنامه میریزیم اما کمتر به انجام می رسانیم!
 عجله کردن را آموخته ایم و نه صبر کردن، درآمدهای بالاتر اما اصول اخلاقی پایین تری داریم!
 
 کامپیوترهای بیشتری میسازیم تا اطلاعات بیشتری نگهداری کنیم، تا رونوشت های بیشتری تولید کنیم، اما ارتباطات کمتری داریم. ما کمیت بیشتر اما کیفیت !
 اکنون زمان غذاهای آماده اما دیر هضم است، مردان بلند قامت اما شخصیت های پست، سودهای کلان اما روابط سطحی!
فرصت بیشتر اما تفریح کمتر، تنوع غذای بیشتر اما تغذیه ناسالم تر، درآمد بیشتر اما طلاق بیشتر، منازل رویایی اما خانواده های از هم پاشیده

این آدما دیگه دارن جاشونو میدن به آدم آهنی ها...کی گفته آدم آهنی ها نسلشون منقرض شده ....به نظر من اشتباهست هر کودکی که به دنیا میاد آدم آهنی آینده ست

نوشته شده در جمعه 20 خرداد 1390برچسب:,ساعت 18:47 توسط yasaman jooooon| |

 نظر شما چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

> شکسپیر میگه: اگر کسی را دوست داری رهایش کن اگر سوی تو برگشت از آن توست و اگر برنگشت از اول برای تو نبوده.
> اما ویکتور هوگو میگه : کسی رو که دوستش داری هر چند وقت یه بار بهش یاد آوری کن که او را دوست داری.
> در عوض دانشجوی زیست‌شناسی معتقده که : اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. او تکامل خواهد یافت.
> دانشجوی آمار معتقده که : اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر دوستت داشته باشد، احتمال برگشتنش زیاد است و اگر نه احتمال ایجاد یک رابطه مجدد غیر ممکن است.
> طبق نظر دانشجوی فیزیک : اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر برگشت،به خاطر قانون جاذبه است و اگر نه یا اصطکاک بیشتر از انرژی بوده و یا زاویه برخورد میان دو شیء با زاویه صحیح هماهنگ نبوده است.
> دانشجوی حسابداری چرتکه به دست میگه : اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر برگشت، رسید انبار صادر کن و اگر نه، برایش اعلامیه بدهکار بفرست.
> دانشجوی ریاضی هم بنا بر استدلال خودش میگه : اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر برگشت، طبق قانون ٢=١+١ عمل کرده و اگر نه در عدد صفر ضربش کن.
> دانشجوی کامپیوتر هم میگه : اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر بر گشت، از دستور Copy / Paste استفاده کن و اگر نه بهتر است که به کل Delete اش کنی.
> اما یک دانشجوی خوش‌بین معتقده که : اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن.نگران نباش بر می‌گردد.
> دانشجوی عجول در جواب این سوال با عجله میگه : اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر در مدت زمانی معین برنگشت فراموشش کن.
> دانشجوی شکاک به نگاه غریب میگه : اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن.اگر برگشت، از او بپرس "چرا"؟
> در مقابل دانشجوی عجول، دانشجوی صبور معتقده که : اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر برنگشت، منتظرش بمان تا برگردد.
> و در آخر دانشجوی رشته صنایع میگه : اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن.اگر برگشت، باز هم به حال خود رهایش کن این کار را مرتب تکرار کن.

اما به نظر من اگه کسی رو دوستش داری،ولش کن،اگه برگشت عمرتو به پاش بریز،اگه بر نگشت خب مهم عشقته،ربط زیادی به اون نداره،نشون داده لیاقت تو رو نداره،پس دنبال کسی باش که لیاقت عشقتو داشته باشه

نظر شما چیه؟؟؟؟

نوشته شده در جمعه 20 خرداد 1390برچسب:,ساعت 18:40 توسط yasaman jooooon| |

 

این واقعیت زندگیه.......

 

 

 

روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را در باره انسانیت پرسیدند ، در جواب گفت :

اگر زن یا مرد دارای اخلاق باشند، نمره یک میدهیم:  1

اگر دارای زیبائی هم باشند یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم: 10 

اگر پول هم داشته باشند دو تا صفرجلوی عدد یک میگذاریم:   100    

اگردارای اصل ونسب هم  باشند سه تا صفرجلوی عدد یک میگذاریم: 1000

ولی اگر زمانی عدد  1 رفت  (اخلاق)؛  چیزی به جز صفر باقی نمیماند: 000

و صفر هم به تنهائی هیچ است و آن انسان هیچ ارزشی ندارد.

نوشته شده در جمعه 20 خرداد 1390برچسب:,ساعت 18:29 توسط yasaman jooooon| |


يك داستان لطيف و عاشقانه به اسم رنگ عشق!



دختري بود نابينا
که از خودش تنفر داشت
که از تمام دنيا تنفر داشت
و فقط يکنفر را دوست داشت
دلداده اش را
و با او چنين گفته بود
« اگر روزي قادر به ديدن باشم
حتي اگر فقط براي يک لحظه بتوانم دنيا را ببينم
عروس حجله گاه تو خواهم شد »

***
و چنين شد که آمد آن روزي
که يک نفر پيدا شد
که حاضر شود چشمهاي خودش را به دختر نابينا بدهد
و دختر آسمان را ديد و زمين را
رودخانه ها و درختها را
آدميان و پرنده ها را
و نفرت از روانش رخت بر بست

***
دلداده به ديدنش آمد
و ياد آورد وعده ديرينش شد :
« بيا و با من عروسي کن
ببين که سالهاي سال منتظرت مانده ام »

***
دختر برخود بلرزيد
و به زمزمه با خود گفت :
« اين چه بخت شومي است که مرا رها نمي کند ؟ »
دلداده اش هم نابينا بود
و دختر قاطعانه جواب داد:
قادر به همسري با او نيست

***
دلداده رو به ديگر سو کرد
که دختر اشکهايش را نبيند
و در حالي که از او دور مي شد گفت
« پس به من قول بده که مواظب چشمانم باشي

نوشته شده در جمعه 13 خرداد 1390برچسب:,ساعت 1:55 توسط yasaman jooooon| |


Power By: LoxBlog.Com